اسپند ميرزا
اسپند ميرزا
 
ميرزا اسپند بن قرا يوسف تركماني ،يكي از حاكمان محلي سلسله قراقويونلو مي باشد كه از سال 836 تا 848 به مدت دوازده سال به طور مستقل در بغداد و نواحي اطراف آن حكومت كرد . قراقويونلو از سلسلهاي حاكم در ايران در مرز آناتولي (تركيه )شرقي بودند .[2]فعاليت سياسي نظامي اين سلسله و سلسله آق قو يونلوها ابتدا در منطقه آناطولي شرقي بود، كه  به تدريج در قرن نهم هجري در بخش وسيعي از ايران گشترش يافت . حاكميت  صد ساله دو طايفه تركمن مذكور با تكيه بر نيروي قبيله اي ترك و با گرد آوري طوايف زير چتر حمايت خويش در ايران عملي شد . [3] آنها طي نيم قرن به پيروزيهاي زيادي دست يافتند . به طوري كه در اواسط قرن پانزدهم ميلادي، به استثناي خراسان وبرخي از نواحي كوهستاني ،امپراطوري تاسيس كردند كه تمام ايران و عراق را در بر ميگرفت. [4]
 
قدرت گيري وحاكميت اسپند ميرزا :
 
قرايوسف موسس اصلي دولت قراقويونلو ،بدون شك بزرگترين فرمانرواي اين سلسله بوده است . [5] قرايوسف در سال 823 مرد .[6] در اين هنگام پنج پسر از شش پسر او زنده بودند . به جز  پير بوداق  كه در سال 821فوت كرد، ساير پسرانش ،شاه محمد ،اسكندر ،اسپند، جهانشاه و ابوسعيد نام داشتند  [7] . پس از قرايوسف پسرش اسكندر جانشين او شد .(823-841 ). اسپند ميرزا به دنبال مرگ پدرش اگر چه به ياري طايفه سعد لو در صدد بر امد كه جانشين پدرش گردد ،ولي چون پي برد از عهده اسكندر بر نمي ايد به عراق رفت تاشانس خود را در آنجا آزمايش كند  [8] . در اين زمان در بغداد محمد شاه برادر اسپند ميرزا حكومت اين ناحيه را بر عهده داشت . محمد شاه روزگارش را به خوشگذراني و عياشي سپري ميكرد . [9]وي بيست و سه سال حكومت عراق عرب را در دست داشت . [10]صاحب تاريخ  غياثي مينوسد :"اسپان (اسپند )پس از مرگ پدرش يوسف به سوي محمد شاه كه در بغداد بود حركت كرد . وقتي متوجه غفلت و ضعف او  شد ، از فرصت استفاده كرد و خواستار تصرف اين منطقه شد ."[11] اسپند  ابتدا شهر حله را تصرف كردو پس از مدتي تاخت و تاز در شهرهاي نواحي بغداد، سال 836 هجري متوجه بغداد شد.و در ماه شعبان همين سال موفق شد با همراهانش وارد بغداد شود. او برادرش راشكست داد و در اين شهر ساكن شد . [12]اسپند ميرزا موفق شد دامنه تسلط خود را تا هويزه وشوشتر گسترش دهد .[13]وقتي شاهرخ تيموري (حاكم خراسان و چهارمين فرزند تيمور و جانشين او كه چندين بار به آذربايجان لشكر كشيد )[14]در سال 823  لشكري به آذربايجان فرستاد ، اسپند ميرزا به كمك برادرش (اسكندر )شتافت و حملاتي به شاهرخ ترتيب داد.  وتعدادي از لشكريان او را كشت . [15]به نظر ميرسد بعدها بين اسپند ميرزا و برادرانش و فرزندان آنها جنگ هاي متعددي رخ داده است .همچنين بين او و امراء آق قويونلو نيز درگيري بوده است  . در بيشتر اين جنگها پيروزي بااسفند ميرزا بود .[16]قدرت اسپند ميرزا روز به روز در حال گسترده شدن بود به حدي كه حتي جهان شاه (برادر اسپند ميرزا ،حاكم آذربايجان ) با همه عظمتش از قدرت او در هراس بود . ترس جهان شاه از برادرش سبب شد وي  دست به دامن شاهرخ بزند . لذا نامه اي به او نوشت و از شاهرخ خواست تا به كمك او بيايد  و تهديدي كه از جانب اسپند ميرزا وجو د داشت را از بين ببرد .[17]
 
اسپند ميرزا و مذهب تشيع :
اسپند ميرزا در قلمرو خود با قبول مذهب شيعه دوازده امامي، سياستي مستقل ازحكومت مركزي قراقويونلوها در پيش گرفت برخي علت انتخاب اين سياست را درواقع بارز ساختن استقلال خويش از حكومت برادرش در تبريز دانسته اند .دراحسن التواريخ امده است   :"ظاهر"اصفهان ميرزا"به منظور بارز ساختن استقلال خويش از حكومت برادرش در تبريز به اين سياست مستقل روي آورده بود.[18]" قاضي نورالله شوشتري(ره ) معتقد است: غلبه علماي شيعي حله بر علمان سني بغداد علت تمايل اسپند ميرزا به مذهب شيعه وترويج اين مذهب دربغداد بوده است .ايشان مينويسد "در سال 840هجري اسپند ميرزا ،شيخ احمد بن فحد حلي[19]
وباقي علماي شيعه را از حله وديگر شهرها فراخواند وباعلماي سني بغداد به مناظره انداخت چون علماي شيعه در مناظره پيروز شدند و اثبات حقانيت مذهب اهل بيت (ع)نمودند ،اسپند ميرزا ترويج آن مذهب نمود ،امر كرد تا سكه و خطبه به نام نامي 12 امام (ع)كردند. "[20]قاضي نو رالله در جاي ديگري ازكتابش مي نويسد: "ابوالعباس احمد بن فحد حلي همواره با اهل سنت به مناظره مي پرداخت ،در  زمان اسپند ميرزاي تركمان(كه والي عراق عرب بود) متصدي اثبا ت مذهب خود و ابطال مذهب اهل خلاف (اهل سنت ) شد ودر مجلس ميرزا اسپند بر همه علماي مخالف كه در عراق عرب بودند، پيروز شد . ميرزا اسپند تغيير مذهب داد وسكه وخطبه به نام حضرات ائمه اثني عشر (ع)نمود [21]  
 
ويژگيهاي  اخلاقي اسپند ميرزا :
 
به نظر ميرسد اسپند ميرزا از جهت شخصيتي واخلاقي فردي موجه ودرخور توجه بوده است . 
قاضي نورالله(ره) در قالب شعر در مورد او مي نويسد :
شاهي است شيرزاده كه خون عدوي  او       در ريختن حلال تراز خون گوسفند
مالك   نهد   در  انجمن  روز   رستخيز           درمجمرجهنم ازاعداي اوسپند [22]  
صاحب تاريخ غياثي مي نويسد :"اسبان (اسپند ميرزا) با ظلم وفجورش فرد ي عفيف بود، طمعي در زنان نداشت وتااخرعمرش به يك  زن اكتفا كرد .[23]
از پر خوري اجتناب داشت و ديگران را به اين امر  نيز سفارش ميكرد [24]
 
فوت اسپند ميرزا :
 
سرانجام اسپند ميرزا در سال 848 پس از 12 سال حاكميت [25]در شهر بغداد از دنيا رفت . قاضي نور الله مينويسد :"وي در روز سه شنبه اخر ماه صفر سال 848 به مرض قولنج از دنيا رفت ."[26]محل دفن او در شهر بغداد قبه اي بود كه خودش در زمان حياتش بر ساحل دجله در باغي ساخته بود .[27]در تاريخ غياثي آمده است :وعجيب اينكه قبل از او هيچ حاكمي از زمان تاسيس بغداد در اين شهر نمرده بود .[28]


[1] اسبان ، اسفند ،اصبهان ،اصفهان ،و... از ديگر اسامي او ميباشند، كه منابع به آنها اشاره كرده اند .
[2] سومر ،فاروق؛ قراقويونلوها ترجمه وهاب ولي، تهران، موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي  1369 ج 1 ص 1
[3] حسن زاده ،اسماعيل؛ حكومت تركمانان قراقويونلو و آق قويونلو در ايران، تهران ،سمت  چاپ اول 1379 ص4
[4] سومر ،فاروق؛پيشين ،ج1 ص1
[5] همان ،ص127
[6] شوشتري ،قاضي نورالله؛ مجالس المومنين ،تهران كتابفروشي اسلاميه 1354 ج 2 ص 368
[7] سومر ،فاروق؛پيشين ،ج1 ص130
[8] همان ص 146
[9] همان
[10] قزويني، منشي بوداق؛ جواهر الاخبار،  تصحيح محسن بهرام نژاد،  تهران، ميراث مكتوب 1378 چاپ اول ص 65
[11] بغدادي، عبد الله بن فتح الله ؛تاريخ  الغياثي بغداد ،نشر اسد 1975 ص 260
[12] همان ص265
[13] حسن زاده ،اسماعيل ؛پيشين ،ص 30
[14] تاكستن و ديگران ؛تيموريان، ترجمه و تدوين  يعقوب آژند  تهران، مولي 1384 چاپ اول ص 31-32
[15] شوشتري ،قاضي نورالله ؛پيشين ص369
[16] همان
[17] همان ص370
[18] همان ص30-31بنقل از احسن التواريخ ج 1ص248-249
[19] ازعلماي ومراجع بزرگ شيعي ساكن حله متوفاي 841هجري .،احمدبن فحدحلي، عدة الداعي ، "آئين بندگي وستايش " ترجمه حسين غفاري، قم  بنياد معارف اسلامي 1374ص11-12-13
[20] شوشتري ،قاضي نورالله ؛پيشين ج 2 ص 370
[21] همان جلد 1ص580
[22] همان ج 2ص368
[23] بغدادي، عبدالله بن فتح الله ؛پيشن ص264
[24] همان
[25] همان ص276-277
[26] شوشتري ،قاضي نورالله ؛پيشين ج 2 ص 370
[27] بغدادي ،عبدالله بن فتح الله ؛ پيشن ص227
[28] همان ص 227-228 مولف از زمان تاسيس بغداد تا اين زمان نام حاكمان اين شهر و محل دفن آنها را در جدولي خاص بيان كرده است .



Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: تاریخ ایران ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, | 21:9 | نویسنده : علیرضا زینالپور |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.